زیروبمِ نوازنده نابغه، بازیگر و مدل آلمانی
دیوید گَرت David Garret
نوازندهای که کوررنگی دارد و از هیچ عطری استفاده نمیکند
شهرت حتی در رویاهایم هم جایی نداشت!
دیوید گرت یک سولوییست و دارای رکورد جهانی گینس (بهخاطر سریعترین نوازنده ویولن بین سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۱) است که در ۴سپتامبر۱۹۸۰ در آلمان متولد شد.
نام او هنگام تولد David Bongartz بود که به او «Geigenrebell» (در آلمانی به معنای شورشی ویولن) نیز میگویند.
پدرش یک حقوقدان و صاحب تنها شرکت فروش سازهای زهی در اروپا و مادرش یک بالرین کلاسیک بود. در ۴ سالگی به تقلید از برادرش (الکساندر) به نواختن ویولن پرداخت. والدینش خیلی زود متوجه استعداد پسرشان شدند و مدرسان مناسبی برای او فراهم کردند. او در ۱۰ سالگی با ارکستر فیلارمونیک هامبورگ به اجرای سولو پرداخت. در ۱۳ سالگی با رهبران مشهور ارکستر ازجمله «زوبین مهتا» و «کلودیو آبادو» همکاری داشت.
وی برنده ۴ جایزه اکو برای آلبوم «Encore-2008»، «Classic Romance-2010» و «Rock Symphonies-2011» است که تلفیقی از موسیقی راک و متال با موسیقی ویوالدی و بتهوون بود.
بعد از آن مجددا به سمت موسیقی کلاسیک رفت و آلبوم «Legacy» را ساخت که در تاریخ موسیقی کلاسیک آلمان جایگاه ویژهای را از آن خود کرد. در آوریل سال ۲۰۱۷ جایزه موسیقی فرانکفورت را دریافت نمود.
این نابغه نهتنها موزیسینی مشهور است؛ بلکه بهعنوان یک مدل (برای برند اس.الیور) و بازیگر (در فیلم ویالونیست شیطان، ۲۰۱۳) نیز فعالیت داشته است. یکی از حقایق کمتر گفته شده در مورد وی، کوررنگی او است؛ او چشمانی دور-بین دارد و لنز میزند و نیز از هیچگونه عطری هم استفاده نمیکند. گرت در ادامه از سختیهای دوران کودکی و موفقیتهای خود میگوید که به خواندن آن دعوتید.
دوران کودکی قشنگی نداشتم
انتخاب من موسیقی بود؛ اما نه بهصورت تمرینهای زیاد و شدید! پدرم از استعدادم حمایت میکرد؛ اما گاهی به روش درست و گاهی خیر. او خیلی به من سخت میگرفت؛ من خیلی کوچک بودم و او هر روز ۶-۷ ساعت با من ویولن تمرین میکرد.
بهعنوان یک کودک، این تمرینات طولانی برایم خیلی دشوار بود و گاهی فکر میکردم آنها من را دوست ندارند. بههرحال، با گذشته و تمام سختیهای آن دوران کنار آمدم؛ چون باعث شده در جایگاهی باشم که اکنون هستم؛ ولی نمیخواهم حتی یک روز از دوران کودکیام دوباره برگردد چون واقعا دوران قشنگی نبود!
به خطر افتادن سلامتی با تمرین زیاد!
وقتی ۱۵-۱۶ ساله بودم درد شدیدی در دست چپم پیش آمد و این مشکل تا ۲۱ سالگی با من بود. آن دوره سختترین دوره زندگیام بود. هرچه من از اینکه نمیتوانستم دستم را درست حرکت بدهم برای پدر و مادرم میگفتم؛ اما آنان به مراجعه به پزشک برای حل این مشکل اعتقادی نداشتند.
بعد از ۳ سال خودم (در ۱۷ سالگی) به دکتر رفتم. مشکل دستم حاصلِ جایگیری غلطِ ویولن، تمرین بیشازحد و مشکلات شانه و گردن بود که به دستهایم سرایت کرده بود. برای حل مشکل، برنامه تمرین طولانی روزانهام را به چند جلسه ۲۰-۳۰ دقیقهای با زمان استراحت تغییر دادم. این روش خیلی هوشمندانهتر است؛ زیرا برای نوازندگی باید هم آمادگی جسمی و هم آمادگی ذهنی داشته باشیم.
دریافت ویولن استرادیواریوس
در ۱۱ سالگی در ویلا هامرشمیت اجرای کنسرت داشتم که آنجا ویولن استرادیواریوسِ ۲۹۹ ساله را از دست رئیسجمهور آن دوره، ریشارد فون وایتسکر، دریافت کردم. این را هم بگویم که قبول چنین چیزی برای منِ نوجوان خیلی سخت بود؛ زیرا سایز آن برای من خیلی بزرگ بود و ایدهآلم نبود.
مردم فکر میکنند استرادیواریوس مانند یک فِراری و چیزی خیلی شگرف است؛ اما صدای این ویولنها بسیار متفاوت است و برای من با آن سنِ کم، هضم این قضیه که چرا ویولن خاصم صدای موردانتظارم را نمیدهد، سخت بود.
هیچوقت ماشین نخریدم!
من هیچ تشریفات خاصی برای آمادگی قبل از اجراهایم ندارم. سعی میکنم فستفودهای مضر نخورم؛ زیرا زیاد سفر میکنم و در برنامههای زیادی اجرا دارم و باید از لحاظ فیزیکی ظاهر خوبی داشته باشم. سعی میکنم زندگیام را نرمال نگه دارم. هیچوقت ماشین نخریدم، ترجیح میدهم ملک و املاک جمع کنم.
اجرا با شلوار جین، یک تیشرت خاص و جواهرات زیاد!
برای اجراهایم چیزی میپوشم که در آن احساس راحتی کنم. روی صحنه رفتن به خودیِ خود سخت هست -جمعیت زیاد، انتظارات زیاد، انتظارات خودم- بنابراین شما باید خودتان باشید و چون من هیچوقت در زندگی شخصیام لباس رسمی نپوشیدم، لباسهایی را روی صحنه میپوشم که به من اعتمادبهنفس دهد و موجب شود تمرکزم فقط روی موسیقی باشد.
حفظ کردن نتهای ۹۰ دقیقه اجرای ارکستر!
هیچوقت بررسی نکردم که چگونه میتوانم موسیقی کل ارکستر را بدون نگاه کردن به ورقههای نت اجرا کنم. حدس میزنم یک استعداد است، چیزی که همیشه در من وجود داشته؛ یک الهام درونی برای موسیقی و ترکیب آن با تکنیکهایی خوب که حاصلِ کار و تمرین طی سالیان زیاد است.
عضلات قوی، لازمه بهتر نواختن ویولن
بهدلیل نوع قرارگیری ویولن بر روی بدن و دستها، ممکن است در طول زمان مشکلاتی برای سلامتی را به همراه داشته باشد؛ پس باید تمرینات ورزشی مناسب برای کمر و کل بدن را هم انجام دهید تا بتوانید ۵/۲ ساعت اجرا را دوام بیاورید. من تمرینات هوازی و وزنهبرداری انجام میدهم فقط برای اینکه توده عضلانی مناسبی داشته باشم (البته منظورم عضلات حجیم نیست).
۳ ساعت قبل از کنسرتهایم، تمرینات ورزشی انجام میدهم
به نظرم عضلات قوی خیلی به بهتر نواختن کمک میکند. شاید در ابتدا مشکل به نظر برسد و حتی فکر کنید با این کار توانایی نواختنتان به خطر میافتد. مردم خیلی زود دست از ادامه تمرینات برمیدارند؛ درحالیکه اگر ۳ ماه این کار را انجام دهند قطعا تفاوت بزرگی را در خود مشاهده خواهند کرد. من حتی ۳ ساعت قبل از کنسرتهایم، تمرینات ورزشی انجام میدهم و هیچ مشکلی پیش نمیآید.
هرچه ذهنتان را آرامتر کنید اجرای بهتری خواهید داشت
همه تمرینات برای تقویت تمرکز و عملکرد شما بوده و این خیلی مهم است که صرفا قطعه موردنظر را تمرین نکنید؛ بلکه نواختن موسیقی را تمرین کنید و وقتی روی استیج هستید سعی کنید راحت باشید، استیج را مانند خانه خودتان و تماشاچیان را مانند دوستان خود ببینید و آنها را به شنیدن موسیقی دعوت کنید. اجرای موسیقی برای مردم، یک افتخار است و باید از آن لذت ببرید. نمیتوان صددرصد از اشتباهات به دور بود؛ اما باید بدانید که هرچه ذهنتان را آرامتر کنید اجرای بهتری خواهید داشت.
موسیقی باید از دلِ لحظه برآید
هیچ چیزی بهتر از اجرای زنده موسیقی نیست. نمیتوان موسیقی را بهشکل مصنوعی تولید کرد. موسیقی باید از دلِ لحظه برآید؛ مثل وقتی که صحبت میکنید و در لحظه در مورد حرفتان فکر میکنید و چیزی میگویید که به نظرتان معنادار است. در موسیقی هم همینطور است؛ چون ما چیزی را تکرار میکنیم؛ پس باید یک رضایتی هم همیشه به دنبال داشته باشد. با استفاده از سینتیسایزر فقط بخش تکرار را داریم و من این را اصلا دوست ندارم.
ویولن کلاسیک یا ویولن الکتریک؟
من هیچوقت از چیزی بهجز ویولن کلاسیک استفاده نمیکنم؛ تمام نیازها برای اجرای انواع موسیقی در این سازها وجود دارد. اگر کسی به نواختن درست ویولن کلاسیک آگاهی داشته باشد میداند که ویولنالکتریک ۵% هم قابلمقایسه با ویولنهای کلاسیک نیست. چیزی که ویولنهای کلاسیک را عالی میسازد؛ ظرافت و تنوع آنها در رنگ، ابعاد و ترکیببندی قطعات است که اینها را نمیتوان با ویولنالکتریک نواخت و فقط صدای یک سینتیسایزر را میدهد.
آموزش جرئی از اجراهایم است
من نیازی به برگزاری کنسرتهای آموزشی برای جوانان ندارم؛ درحقیقت، کنسرتهای آموزشی من همان کنسرتهای واقعیام هستند. من همیشه از موسیقی صحبت میکنم و توضیح میدهم که چهکار خواهم کرد، چرا چنین تنظیمی را انتخاب کردم و… آموزش جرئی از اجراهایم است. ممکن است مردم این موضوع را فقط یک سرگرمی بدانند؛ اما هدف من گفتن جانِ کلام و تغییر روش شنیدن یک قطعه است.
شهرت حتی در رویاهایم هم جایی نداشت!
تا به امروز هیچ علاقهای به شهرت نداشتم و به نظرم خجالتآور بود. در رویاهایم هم حتی یکبار خودم را بهخاطر شهرت و موفقیت روی استیج ندیدم. تنها دلیلم برای روی استیج رفتن، خلق موسیقی است.
موسیقی خوب یا بد در هر ژانری وجود دارد
مردم امروزه دارای ذائقههای موسیقایی متنوعی هستند. چه موسیقی خوب و چه موسیقی بد میتواند متعلق به هر ژانری باشد. من هم مایلم موسیقیای بنوازم که مردم دوست دارند و در کنارش شیوه خودم را هم به سمعونظر آنها برسانم و اوقات خوشی را روی صحنه خلق کنم.
تولید موسیقی با برنامه ایبلتون لایو
زمانه عوض شده است. دیگر نیازی نیست که حتما یک مهارتی برای ساخت یک آهنگ عالی داشته باشید. اگر الهامات درونی خوبی از موسیقی داشته باشید و بتوانید با نرمافزارهایی مانند ایبلتون لایو، یک موسیقی تولید کنید بدون اینکه الزاما سازی نواخته شود؛ یک تولیدکننده خوبِ موسیقی هستید. هرچند برای من نواختن ساز چیز دیگری است؛ اما اینطور هم نیست که بگویم آنانی که موسیقی را با ساز اجرا نمیکنند موزیسین نیستند. موسیقی، برخاسته از قلب و ذهن است و الزاما به نوازندهِ یک ساز بودن ارتباطی ندارد.
رمز موفقیت
باید هم تکنیک عالی و هم انگیزه و روحیهای عالی داشته باشید. اگر بهترین روحیه هم داشته باشید؛ ولی تکنیکتان ضعیف باشد کارتان موفق نخواهد بود و همینطور نباید لذت مخاطب بهخاطر صرفا قدرت تکنیکیتان سلب شود. روحیه، مهم است؛ اما باید در کنار آن تکنیک خاصِ خودتان را هم داشته باشید. روحیه، همیشه نیازمند بلندپروازی است و هر شخصی که روحیهای عالی دارد همیشه سخت کار میکند تا در زمینه خودش یک متخصص شود.
مترجم: فرشته اخوان
منابع: دیلیمیل، مشاهیر آلمان، بیلبورد، ویولنیست